چکیده
توانمندسازی زنان در ادوار گذشته کمتر مورد توجه بوده و با رشد صنعت در دورهی مدرنیته و تکثر تعداد زنان سرپرست خانوار و همچنین مشکلات تامین معاش و روزمره گی آنان؛ این موضوع جامعیت عمل به خود داده است. زنان سرپرست خانوار جزء قشرهای به شدت آسیب پذیر جامعه جهت اجازهی ورود به کار و کسب و کارهای فعال و نیمه فعال هستند که توجه به توانمندسازی آنان در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، روانی و خانوادگی و روشهای موثر بر توانمند آنان از اهمیت بالایی برخوردار است. لذا در این زمینه توجه به واکاوی مولفههای موثر محیطهای کاری آنان جهت برآوردن نیازهای روحی و روانی آنان در امر توانمندسازی در قالب یک مجموعه کاری و ایده آلهای طراحی فضایی آنان از اهداف موثر تحقیق است. مکاشفه و پدیدارشناسی مولفههای موثر بر محیطهایی با طراحی ایده آل در جهت حس حضور و تعلق در محیط کاری جهت فعالیتهای مثبت کاری از اهداف و رویه تحقیق است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی مولفههای موثر در طراحی مرکزی جهت توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در ابعاد اجتماعی، روانی، خانوادگی و اقتصادی میباشد که به روش توصیفی با توجه به منابع کتابخانهای و تحقیقات انجام شده صورت گرفته است. طی بررسیهای به عمل آمده مولفههای کالبدی و غیر کالبدی (روانشناختی) مانند: اهمیت فضای فیزیکی و محیطی، فضای آموزش، مشاوره، تقویت خلاقیت و نوآوری، تغییر در نگرشها و رفتار نقش مهمی در توانمندسازی اجتماعی، روانی، خانوادگی و اقتصادی زنان سرپرست خانوار دارند.
آنچه در این پست میخوانید
– مقدمه
بررسیها نشان میدهد که زنان بیش از مردان در معرض فقر و تبعیض جنسیتی قرار دارند، این مسئله به این دلیل است که زنان از قابلیتها و امکانات لازم برای توانمندی و کاهش فقر برخوردار نیستند ]١.[ لذا ایجاد مرکزی به عنوان حفظ و سیانت از آنان در جهت اشتغال و توانمندسازی و ایجاد حمایت اجتماعی در قالب مجموعهای حمایتی میتواند مفید واقع گردد. کمبود مشارکت زنان به عنوان نیمی از جمعیت کشور، در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی، وجود تعداد کثیری از زنان جامعه ایران زیرخط فقر، کمبود اعتمادبه نفس و عزت نفس در میان آنها برای حضور در فعالیتهای مختلف اجتماعی، فقدان آگاهی
⦁ دانش آنان از اطلاعات بازار کار، دورههای آموزش فنی و حرفهای، شرایط محیط کار، قانون کار و غیره از عمده ترین و اصلی ترین مباحث مربوط به زنان است ]٢.[
زنان سرپرست خانوار، آن دسته از بانوان هستند که به دلایل مختلف (از جمله فوت همسر، طلاق، داشتن همسر زندانی معتاد و ناتوان و معلول و …، تجرد طولانی دختران) سرپرستی از خود و خانوادهشان را عهده دار شدند. این دسته از زنان جامعه با مسائل بسیاری از جمله مشکلات اقتصادی، نگرشهای منفی اجتماعی نسبت به زن سرپرست خانواده، نداشتن مهارت
⦁ آمادگی لازم برای خودکفایی اقتصادی، نگرانی نسبت به آینده خودو فرزندان دیگر مواجه هستند. براساس سرشماری سال